کتاب”رویاهای آفتابگردانی”
مادر لوجین دید که بابا به داخل خانه آمد و از او پرسید: «چه مشکلی پیش آمده است؟»
بابا گفت: «لوجین میخواهد پرواز کند، ولی ما هر دو میدانیم که او واقعاً نمیتواند این کار را انجام دهد.»
مادر لوجین برای لحظهای به فکر فرو رفت و گفت: «چرا پرواز باید فقط برای پسرها باشد، وقتی همهی ما میتوانیم بال داشته باشیم؟»
«رویاهای آفتابگردانی» داستان دختری شجاع به نام لوجین است که آرزو دارد روزی پرواز کند. این کتاب تصویری زیبا با الهام از زندگی خواهر لینا الهذلول، یکی از نویسندگان کتاب، نوشته شده است. «من میدانم که تو پرواز خواهی کرد. شاید همین الان نتوانی اما یقیناً روزی خواهی توانست.»
کتاب «رویاهای آفتابگردانی» با این جمله آغاز میشود: «آیا باور داری که میتوانی پرواز کنی؟» این جمله را لوجین هر روز به خودش میگفت، وقتی هر روز صبح پدرش را میدید که بالهای پروازش را به خود میبست. اما بر سر راه رؤیای پرواز لوجین مانع بزرگی وجود داشت: فقط پسرها اجازه داشتند پرواز کنند. لوجین با وجود تمسخر همکلاسیهایش مصمم بود که روزی پرواز را بیاموزد. لوجین عاشق رنگها بود و فقط با پرواز میتوانست مزرعهی رنگارنگ آفتابگردان پدرش را ببیند. سرانجام پدر لوجین تصمیم گرفت…
ویژگی ها:
سن: 6 سال به بالا
قطع: رحلی
نوع جلد: شومیز
وزن: 180 گرم
تعدا صفحه: 40
نوع کاغذ: گلاسه
انتشارات: برکه
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.